سلام من 23 سالمه و شوهرم 26 سالشه.قبل ازدواج با شوهرم با پسر عموم ازدواج کرده بودم و بعد دو ماه بعد دیدن اخلاق گندش جدا شدم.من خیلی ناراحت و افسرده شدم تا اینکه شوهرم که یکی از پسرای فامیل بود به خواستگاریم اومد.ازدواج اولشه ولی قبلا پنج جا تو فامیل خواستگاری رفته ولی بهش جواب مثبت ندادن و خانواده من اینو میدونن.راستش شوهرم لاغره و قیافه زیبایی نداره.ولی الان دوستش دارم و بنظرم زیبا میاد.اهل کاره مومنه و مستقله و لیسانسم داره.الان که باهاش عروسی کردم خواهرام و زن داداشام یطوری برخورد میکنن که از ما سرترن و فخر میفروشن.خواهرام بم میگن اگه فردا بچت زشت درومد چیکار میکنی و میخندن.قبل از ازدواج هم میگفتن که چون هیشکی بش زن نداده اومده برا تو.درصورتی که بعدا فهمیدم مطلقه بودن براش اهمیت نداشته و منم دوست داره.بابام هم مثل بقیه دامادا بش احترام نمیذاره.شما بگید چیکار کنم؟هم شوهرمو دوس دارم هم نمیتونم از خانوادم دل بکنم.